یه نگاه یه نگاه ، یه قدم یه قدم / دنباله تو اومدم!دیدم شدی همه چیزمو واسه تو /می گذرم از خودم!به خودم اومدم / دیدم با همه ی وجودم عاشق شدم عاشق شدم / عاشق شدم رفتی ،دلم شکستِ قلبم پره درده / گلومُو بغض و گریه خسته کرده آتیشم میزنه شبام که سرده!تو که میدونستی شونه های من همیشه همدمِ گریه هاتِ خودت میدیدی یکی هست که توی روزای خوب و بدت باهاتِ حالا کی باهاتِ؟ / که بدونی تو هرلحظه چشم به راتِ (چشم به راتِ)رفتی ،دلم شکستِ قلبم پره درده / گلومُ بغض و گریه خسته کرده آتیشم میزنه شبام که سرده!
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت ...
یه وقتایی هست که دوست داری یه نفر تو رو بفهمه ... یه نفر دوستت داشته باشه ... یکی واسه حرف زدن باهات ... واسه شنیدن صدات لحظه شماری کنه .... همه همه کاری برات می کنن الا اون یه نفر ... :|
امسال یلدای من یه جور دیگه ست ... امسال با هدف ... با انگیزه ... با شجاعت میریم جلو ... ما میتونیم ... از این به بعد ... هدفدار ... پیش به سوی اینده ! :دی
با توام آقاپسر... دختری که هر چیزی روکه دوست نداری میزاره کنار ، دختری که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میده، دختری که وقتی تو یه جمع میرین دستت رو محکم تر میگیره ، دختری که تو سرما اگه یخ ام بزنه, دستتو ول نمیکنه بزاره تو جیبش، دختری که هیچ کسی جز تو به چشمش نمیاد ، دختری که وقتی داری چیزی میگی خیره میشه تو چشمات ، دختری که واست نی نی میشه ، جوجو میشه تا تو بخندی * همونی که حاضر برات هرکاری بکنه! قدر این دختروبدون.... این دختر رو حق نداری اذیت کنی ؛ ....
می خوامت
قد یه روز بارونی
قد یه دل خوش
قد یه روز پاییزی و سرد
قد یه آغوش
قد یه قلب
قد یه زندگی
قد همه آدمای زندگیم
قد یه بوس داغ (??)
کاش میـــــشد باشی....
+++++: چند شبه کابوس میبینم !!! حالت خوبه پســــر ؟؟
++++:
+++++++++: دلم برای حرف زدن باهاشون تنگ شده ... کجایین شما ؟
++ : چقدر تلخن این روزا ... تلخ تلخ ... مثل زهر مار ... :|
پسر: دلم ...!؟ آها یه کم می پیچه ...! از دیشب تا حالا .
دختر:واقعا که...!!!
پسر: خوب چیه ... نمیگم... مریضم اصلا... خوبه!؟
دختر: لووووووس...
پسر: ای بابا ضعیفه! این دفعه اگه قهر کنی،دیگه نازکش نداری ها !
دختر: بازم گفتی این کلمه رو...!؟؟؟
پسر: خوب تقصیر خودته...! میدونی من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم...
هی نقطه ضعف میدی دست من !
دختر: من از دست تو چی کار کنم آخه ...
پسر شکر خدا...! ،دلم هم پیج میخورد چون تو تب و تاب ملاقات تو بود...،لیلی
قرنبیست و یکم!!!
دختر: چه دل قشنگی داری تو ... چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه.
پسر: صفای وجودت خانوم.
دختر: میدونی دلم تنگه... برای پیاده رو هامون... برای سرک کشیدن توی مغازه ها; کتاب فروشی ها
و ورق زدن کتابها... برای بوی کاغذ نو... برای شونه به شونه هات راه رفتن ودیدن نگاه حسرت بار بقیه...
آخه هیچ زنی، که مردی مثل مرد من نداره!
پسر: میدونم ... میدونم ... دل منم تنگه ... برای دیدن آسمون تو چشم های تو،
برای بستنی های شاهتوتی که با هم میخوردیم ... برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم
و من مرد بودم ...!
دختر: یادته همیشه به من میگفتی (خاتون).؟؟؟
پسر: آره یادمه، آخه تو منو یاد دختر های ابرو کمون قجری می انداختی!
دختر: آخ چه روزایی بودن... ، چقدر دلم هوای دستای مردونه ات رو کرده ...
وقتی توی دستام گره می خوردن ... مجنون من.
پسر: ....
دختر : چت شد؟ چرا چیزی نمیگی؟
پسر: .....
دختر: نگاه کن ببینم ...! منو نگاه کن ...
پسر: .....
دختر: الهی بمیرم... چشمات چرا نمناک شده ... فدای تو بشم ...
پسر: خدا ن... (گریه)
دختر: چرا گریه میکنی ...؟؟؟
چرا نکنم ...؟! ها!!!!؟
دختر: گریه نکن ... من دوست ندارم مرد من گریه کنه... جلوی این همه آدم
بخند دیگه ...، بخند...
پسر: وقتی دستاتو کم دارم چه جوری بخندم ... کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم ؟
دختر : بخند ... و گرنه منم گریه میکنم ها.
پسر: باشه ... باشه ... تسلیم . گریه نمیکنم ... ولی نمیتونم بخندم.
دختر: آفرین ، حالا بگو کادوی روز عشقمون برام چی خریدی؟
پسر: تو که میدونی ... من از این لوس بازیا خوشم نمیاد ... ولی امسال...
امسال برات کادوی خوبی آوردم.
دختر: چی...؟ زود باش بگو دیگه ... آب از لب و لوچه ام آویزون شد.
پسر: ......
دختر: باز دوباره ساکت شدی ...!؟؟؟
پسر: برات کاد.......(هق هق گریه) ... برات یه دسته گل رز بی رنگ (نشانه این که تورو تو زندگیم کم دارم)
یه شاخه گل رز قرمز(نشانه این که عاشقتم)
یه شیشه گلاب!
و یک بغض طولانی آوردم...!
تک عروس گورستان..........!
پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونا صفایی نداره ...!
اینجا کنار خانه ابدیت مینشینم و فاتحه میخوانم.
نه ... اشک و فاتحه
نه اشک و دلتنگی و فاتحه
نه... اشک و دلتنگی و فاتحه ... و مرور خاطرات نه چندان دور ...
امان... خاتون من !!! تو خیلی وقته که ...
آرام بخواب بانوی پرواز کرده ی من ...
دیگر نگران قرص های نخورده ام ... لباس اتو نکشیده ام و صورت پف کرده ام از بی خوابی نباش.
نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش...!
بعد تو مرد نیستم اگر بخندم
پی نوشت : فکر نمی کردم یه روز ندیدنت این جوری داغونم کنه ...
موفق باشی ...
نویسنده: ثنا ׀ تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…
لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ام
نویسنده: ثنا ׀ تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
به دنبال واژه مباش کلمات فریبمان می دهند ....وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش برود فاتحه ی بقیه ی کلمات را باید خواند ...
پینوشت : داره می باره بارون و تو نیستی ...
چقدر قشنگه تصور خودم و خودت و قدم زدن زیر باروووووووووون
:x
نویسنده: ثنا ׀ تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
قطار میرود تومیروی تمام ایستگاه میرود و من چقدرساده ام که سال های سال در انتظارتو کنار این قطار رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام....!
قلبم محکوم شد به شکستن ، غرورم محکوم شد به شکستن ، احساسم محکومشد به بازي گرفتن و چشمانم محکوم شدند به باريدن . . . اما عشقت محکوم شد که بماند درتکه تکه قلبم و قطره قطره ي جانم . . .
پ ن : دیگه دارم خسته میشم ...
پ ن 2 : امیدوارم صحنه هایی رو من تو این چند روز دیدم هیچوقت تو زندگیتون نبینید ... وحشــــــــــــــــــــــــــــتنــــــــــــــــــــــاکــــــــــــــــــــــــــــه !!
پ ن 3 : دلم برای احسان خیلی خیلی تنگیده ... کجایی پسر ؟؟؟
یادمان باشد؛ آدم هایی که به جای فریاد، سکوتمی کنند ... بالاخره روزی به جای صبر کردن، در را باز می کنند و می روند .
پ ن 4 : شاید درست شدن فانتزی فنز بهترین خبری بود که تو این روزا می تونستم بشنوم ... فانتزی فنز خونه ی منه .... عــــــــــــــاشــــــــــــقـــــــــــــشــــــــــم
دیگر نمی گویم گشتم نبود نگرد نیست بگذار صادقانه بگویم گشتم و اتفاقا بود فقط مال من نبود سخت است ولی از اونجا که میگن عشق یعنی باشد حتی مال او می گذارم باشد
نامم را پاک کردی ، یادم را چه می کنی؟!
یادم را پاک کنی ، عشقم را چه می کنی؟!...
اصلا همه را پاک کن ...
هر آنچه از من داری...
از من که چیزی کم نمی شود...
فقط بگو با وجدانت چه می کنی؟!
شاید...؟!نکند آن را هم پاک کرده ای ؟!
جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که درافق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند. دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است. آن وقت دیگر رسیدن به آرزوهاو اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت وزمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد. ... جودی عزیزم! درست است، مابه اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته میشویم. هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود. پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتردوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم دردلش ثبت شویم.
حالا كه رفته ای .. ساعتهــــا به این میاندیشم ؛ كه چرا زنــــده ام هنـــوز؟ مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم ..؟ خدا یادش رفته است مرا بكشــــد .، یا تــــــو قرار استبرگردی؟!
به این وبلاگ خوش اومدید.
این وب برای مواقع ناراحتی و غمگینی شما ساخته شده.
جملات و عکسای زیبا و پر محتوایی می تونید اینجا مشاهده کنید.
عضو شید و شما هم مطالب و هر چی می خواین بذارین.
نظر یادتون نره عزیزان.
*تبادل لینک هوشمند با ما* برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان غمگین و آدرس negahbanshab.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.